- خالد عبد (لِ دِ عَ)
وی ازحسن و ابن المنکدر و جز این دو حدیث روایت میکند و از او سلم بن قتیبه حدیث دارد. عمرو بن علی او را طرد و دارقطنی تکذیب کرده است. ابن حبان میگوید: او سارق حدیث بوده و از کتب مردم نقل حدیث میکرده است. فلاس میگوید: از یزید بن زریع شنیدم که میگفت: بنزد من سقوطم از این مناره هر آینه گواراتر از حدیث کردن از خالد است. باز فلاس میگوید: از ابوقتیبه شنیدم که میگفت: نزد خالد عبد آمدم و او درجی بیرون آورد و شروع به خواندن حدیث کرد و میگفت: ’حدثنا الحسن’. ناگاه درج از دست او بر زمین افتاد و چشم من بر آن افتاد دیدم بر آن نوشته ’حدثنا هشام بن حسان’ و او آن را محو کرده است. به او گفتم: این چیست ؟ او گفت: من و هشام باهم بودیم. گفتم: تو با هشام با هم بودید و بعد تو نوشتی ’حدثنا هشام’. شرم بر تو باد! مبارک بن فضاله گفت: من خالد عبد را هرگز نزد حسن ندیدم. ابن عدی او را قدری و بصری میداند. (از لسان المیزان ج 2 ص 393)
